حادثه


بوی تلخی می آید .

بوی فضای کهنه ی سرد .

 

باز چه قاصدی در راه است ؟

باز کدام سلام بی پاسخ مانده است ؟

 

بوی حادثه می آید

بوی شرارت فاصله !

 

کدام روزنه نادیده مانده است ؟

باز چه قاصدی در راه است ؟

 

" فریاد همیشه فریاد نیست  !  "

_ فاصله همــیشه فاصـــــله نیـــست ...!

 

نه اینکه هر سلام تمام زخمها را مرهمی باشد !

نه اینکه هر نسیم ، بهار را زمزمه گر باشد !

لیک آسمان را هر ابر نوید بخش است .

باغ را باران ، مستانه است ..

 

بوی غبار می آید .

صدای فریاد مسافر در جاده ای طوفان زده ..

 

... کــــاش جای این همه جــاده ،

گــــذر بود و دیــــدار و کمی امــــید ...

 

کاش سفر به چشم برهم زدنی سر می رسید ..

و رسیدن دلیل صادقانه ی خواستن بود ..

و ماندن شاهدی بر ایمان ..

و دیدار تجربه ی همه ی خوبی ها .

 

بوی تلخی می آید ؛

و صدای شرارت زمان در لحظه های سرد و ساکت ..




ک . آسمان

مهر هشتاد و چهار

 

نظرات 7 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 29 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:08 ب.ظ

khili ziba bood. khi.
danafasi

ممنون از لطف شما .
حضور شما زیباست .

ساینا یکشنبه 1 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 04:01 ب.ظ http://naslesookhte.blogsky.com

سلام ..... من منظورت و از نظری که برام گذاشته بودی نفهمیدم ......

ساینا جان دوباره توی وبلاگت کامنت گذاشتم

ماندانا سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:46 ق.ظ

salam
chetori
goftam ye sari behet bezanam
khodanegahdar....

سلام ماندانا
خیلی کار خوبی کردی ..
می دونی که خوشحالم کردی

ساینا یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 09:02 ب.ظ

سلام علی عزیز ..... وبلاگ من نمی دونم چرا دچار مشکل شده .... من که زبون این بلاگ اسکای و نمی فهمم اگر تو می فهمی بلاگ منم بی زحمت درست کن .....

سلام ساینا جان ... ظاهرا این مشکل برای همه ی وبلاگ های قدیمی بوجود آمده.
خب یعنی اومدن سیستمشون رو جدید کنن ولی خیلی چیزا رو به هم ریختن.
اول از همه باید وبلاگت رو به سیستم جدید منتقل کنی . یعنی باید دوباره ثبتش کنی.
ولی طراحی قبلی وبلاگمو نتونستم روی این سیستم اجرا کنم حتی با کد نویسی جدید !
به هر حال من که دسترسی زیادی به تو ندارم ولی اگه کمکی می تونم بکنم یا مشکلی داشتی ای میل بزن حتما !

ماندانا سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:03 ق.ظ

برای من پاسخ نداری؟
:(

جوابم دادم ... D:
ببخشید .. حق با تو بود .. ولی باور کن مشکل از بلاگ اسکای بود ..

نیلوفر جمعه 20 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 03:14 ب.ظ

علی جان هنوز سرد می نویسی ولی پر احساس...کاش جای این همه جاده گذر بود و دیدار و کمی امید...راستی از عزیز ترینت چه خبر؟؟؟:)

خیلی خوشحالم که هنوز اینجاها میای ...
اون نوشته از من نبود .. ولی برای من بود .. منظور از عزیزترین خود من بود ..

پردیس سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:47 ب.ظ http://chashmanesiyah.persianblog.com

............................ .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد