...


عاشقانه ترین هایم


               نوشتنی نیست !


 


عاشقانه ترین هایم


                گفتنی نیست !


 


عاشقانه ترین هایم را


                  در چشمانم ببین و در لبهایم لمس کن !


 


عاشقانه ترین هایم را


                  در دستانم جستجو کن !


 


در شبی روشن


                 با زشتی تمام زیباترین فریاد عاشقانه ات را بر من زن ...


 


بر من فریاد زن


                  فقط یک فریاد کافیست تا سینه سپر کنم بر تمام بادهای مخالف !


از : پ.خ
تقدیم به عزیزترینم ....

کودکانه ...

بوی عیدی، بوی توت، بوی کاغذرنگی،
بوی تند ماهی‌دودی وسط سفره‌ی نو،
بوی یاس جانماز ترمه‌ی مادربزرگ،

با اینا زمستونو سر می‌کنم،
با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!

شادی شکستن قلک پول،
وحشت کم شدن سکه‌ی عیدی از شمردن زیاد،
بوی اسکناس تانخورده‌ی لای کتاب،

با اینا زمستونو سر می‌کنم،
با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!

فکر قاشق زدن یه دختر چادرسیا،
شوق یک خیز بلند از روی بته‌های نور،
برق کفش جف‌شده تو گنجه‌ها،

با اینا زمستونو سر می‌کنم،
با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!

عشق یک ستاره ساختن با دولک،
ترس ناتموم گذاشتن جریمه‌های عید مدرسه،
بوی گل محمدی که خشک شده لای کتاب،

با اینا زمستونو سر می‌کنم،
با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!

بوی باغ‌چه، بوی حوض، عطر خوب نذری،
شب جمعه پی فانوس توی کوچه گم شدن،
توی جوی لاجوردی هوس یه آب‌تنی،

با اینا زمستونو سر می‌کنم،
با اینا خسته‌گی‌مو در می‌کنم!

غبار

آخرین حرکت را به یاد نمی آورم.

اما غروب غبارهایش را می بیینم.

حرکت در انتهای جاده به بن بست رسیده است .

غبار برای نشستن تردید دارد.


از : پ.خ